هانیهانی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
هامینهامین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

هانی و هامین گل پسرای مامان و بابا

چی بگم

حالا بعد از مدتها اومدم برات پست جدید می زارم بگم از کارهات بگم از حرفات بگم آخه این حرفا از کجا می یاد این همه کارو کی یاد گرفتی تو اصلا کی بزرگ شدی ؟ کی شدی ........................... عشق من چی بگم  بگم از مهربونیات  که حد نداره ! بگم از بزرگتری کردنت که اونم اوفففففففف ! بگم از غیرتی شدن وقتی رژ می زنم ! بهم می گی خوشت نمیاد ! بگم از وقتی کت می پوشم با شلوار می گی پس دامن کو اینجوری زشته ! بگم وقتی می گی که آقاهه می بینه تو رو ! چی بگم که همه اینها  رو عاشقانه می پذیرم تا بدونی استقلال یعنی چی و اینکه باهات صحبت می کنم اینکه با درک بچه گانت قانع می شی خیلی راحت با هاشون کنار می آی و خوشم میاد وقتی همو...
4 شهريور 1392

یه روز دریایی

سلام دریای بی کران زندگیم دریایی که انتها نداره مثل خودش. امروز خیلی گرم بود جایی نرفتیم بابا این سری به معنای واقعیش که روز روزخانواده اس رو کنارمون بود  شبش ما برد شهربازی و روز بعدش که حسابی کولاک کرد ما رو برد دریا خیلی شلوغ بود و فقط دو ساعت جای پارک می گشتیم و هوا هم کم کم تاریک شده بود تو نتوستی شنا کنی و خیلی ناراحت بودی  هی می گفتی بریم شنا کنیم ولی نمی شد قربونت برم یه خورده تو پاساژای کاسپین دور زدیم طبق معمول عاشق سی دی ، باز یه سی دی دیگه خریدیم فکر کنم خودمون باید یه سی دی فروشی بزنیم پس که تو سی دی داری البته اینم بگم اینقدر تو دستات نه می داری بدبختا دیگه نشون نمی دن. شب و روزای خوبی داشتیم جاتون خالی برگش...
4 شهريور 1392
1